سؤال
احتراماً زن ومردی با هم ازدواج نموده و دارای دو فرزند شده اند. متعاقباً از هم طلاق
گرفته و مرد تغییر جنسیت داده و به عنوان زوجه با مرد دیگری عقد ازدواج منعقد
نمودهاند. حال، ازحیث ولایت قهری و عوارض مترتب بر آن، از جمله معاملات و احوال
شخصیه اولاد سابق، سؤال این است که ولایت قهری وی باقی است یا ساقط شده است؟
14/2/93- نظریه شماره 7/93/297
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
موضوع سؤال از موارد سکوت قانون است و با توجه به اصل ۱۶۷
قانون اساسی باید به منابع اسلامی یا فتاوی معتبر مراجعه نمود.
شایان ذکر است که بنابر فتوای امام خمینی (ره) در جلد چهارم
اگر جنس پدر به مخالف ،« چند فرع » تحریرالوسیله، مسئله ۶ از باب
تغییر کند، ولایت او بر صغیرهایش ساقط می شود.
منبع اطلاعات فوق الذکر : http://vekalat.org/public.php?cat=2&newsnum=2567775
سؤال
باتوجه به اصل محرمانه بودن تحقیقات مقدماتی آیا مطالبه پرونده توسط شاکی یا
وکیل وی در مرحله دادسرا جایز است؟
١٣٩٣/٢/ ٧ ١٥ /٩٣/ نظریه شماره ٣٠٤
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
بر اساس ماده ۷۳ قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در
امور کیفری، شاکی می تواند از صورت جلسه تحقیقات مقدماتی که
منافی با محرمانه بودن تحقیقات نباشد پس از پرداخت هزینه رونوشت
بگیرد؛ پس به طریق اولی شاکی و وکیل وی در محدوده مذکور می توانند
پرونده را مطالعه نمایند و انجام این عمل فاقد اشکال قانونی است.
ضمناً قانون آئین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ در تبصره ۱ ماده ۱۰۰
راجع به فرض سؤال تعیین تکلیف نموده است که پس از لازم الاجراءشدن
آن قانون قابل اعمال است.
٭٭٭٭٭
باب سوم - درمعادن
ماده 161 - معدنی که درزمین کسی واقع شده باشدملک صاحب زمین است و استخراج آن تابع قوانین مخصوصه خواهدبود
وصیت تملیکی
موصی : خانم / آقای فرزند آقای و نام مادر خانم دارای شماره شناسنامه صادره از متولد ساکن :
با اقرار به وحدانیت خدای تعالی و خاتمیت نبوت محمد (ص) رسول اکرم و لایت حضرت علی بن ابیطالب علیه سلام و یازده فرزند آن بزرگوار و اقرار به تمام ماجاء به النبی صلی علیه و آله و سلم و در کمال صحت و سلامت عقل و شعور و شمول توفیقات ربانی و تائیدات سبحانی بر خود به اقراره .
موصی له : خانم / آقای فرزند آقای و نام مادر خانم دارای شماره شناسنامه صادره از متولد ساکن :
موصی به : تمامت مقدار دو دانگ مشاع از
شش دانگ یک دستگاه آپارتمان مسکونی در طبقه سمت به مساحت متر مربع قطعه تفکیکی دارای پلاک فرعی از اصلی مفروز و انتزاعی از پلاک فرعی از اصلی مرقوم واقع
در
اراضی بخش ثبتی تهران با قدر السهم از عرصه کل و
ازسایر قسمت های مشاعی و مشترک طبق قانون تملک آپارتمان ها و آیین نامه اجرایی آن
و از محدوده و مورد ثبت سند مالکیت
شماره مورخ صفحه جلد به شماره چاپی صادره به نامه موصی با برق
اختصاصی شماره پرونده
تماماً و بقدر الحصه از برق مشترک شماره پرونده و آب مشترک شماره اشتراک و از گاز شهری شماره
اشتراک منصوبه های در آن
را که عیناً و منفعاً و بقدر السهم فوق الذکر برای زمان بعد از فوت موصی مجاناً به
موصی له تملیک نموده و می نماید .
قبول : موصی له قبول وصیت نموده لیکن تحقق این تملیک پس از فوت موصی خواهد بود که به هر حال با قبولی فعلی موصی له بعد از فوت موصی ، قبول ثانوی لزومی ندارد .
تذکر : موصی می تواند از وصیت خود رجوع و یا ثانیاً وصیتی بر خلاف این وصیت نماید .
سایر مستندات :
1- پاسخ استعلامیه شماره ثبت منطقه تهران
2- گواهی مالیاتی شماره سرممیزی تهران
3- پایان کار شماره شهرداری منطقه تهران
تاریخ
امضا
وصیت حبس موید
خانم
/ آقای فرزند
آقای و نام مادر خانم دارای شماره
شناسنامه
صادره از
متولد ساکن :
در تاریخ زیر در این دفتر خانه حاضر شده و بعد الحضور اظهار داشت بر اینکه
چون
توفیقات ربانی و تائیدات سبحانی شامل حال اینجانب گردیده است علی هذا در کمال صحت
و سلامت عقل و شعور ضمن اقرار به وحدانیت حضرت احدیت و خاتمیت نبوت حضرت محمد (ص)
و ولایت حضرت علی (ع) و یازده فرزند آن بزرگوار و اقرار به تمام ما جاء به النبی
صلی الله علیه و آله و سلم ، به موجب این سند رسمی مقدار دو دانگ مشاع از کل شش
دانگ یک باب ساختمان 12 طبقه مسکونی شامل 24 دستگاه آپارتمان و 24 باب انباری و 24
پارکینگ و زیر زمین و حیات خلوط و حیاط بزرگ و شوفاژ روشن احداثی در شش دانگ یک قطعه زمین به مساحت 800 متر مربع قطعه تفکیکی دارای پلاک فرعی از اصلی مفروز و انتزاعی از
پلاک فرعی از اصلی مرقوم
واقع در بخش ثبتی تهران
(اراضی ) محدوده و مورد ثبت سند
مالکیت شماره مورخ صفحه جلد به شماره چاپی (المثنی) صادره به نام خانم /
آقای انتقالی مع
الواسطه به اینجانب طبق سند شماره
مورخ تنظیمی
دفتر خانه شماره تهران با
جمیع توابع شرعیه و عرفیه آن اعم از عرصه و اعیان و بقدر الحصه به انضمام مقدار دو
دانگ مشاع از شش دانگ حقوق واقعی و فرضی تعداد
25 رشته برق دارای شماره پرونده
لغایت و یک رشته آب شماره اشتراک و یک رشته گاز شهری به شماره
اشتراک منصوبه های در آن
بقدر السهم مزبور حبس و ثلث موید خود قرار داده و میدهم که پس از درگذشتم با اعمال
عملیات زیر :
1- مقدار 10% از درآمد هر ساله آن را تهیه و توزیع لباس و کفش دخترانه و پسرانه افراد کم بضاعت مدارس دخترانه و پسرانه اختصاص داده و خرج شود .
2- مقدار 10% دیگر از درآمد سالیانه آن برای عروسی دوشیزگان و دامادی پسران کم بضاعت اختصاص یافته و به آنان تادیه شود .
3- مقدار 20% دیگر از درآمد آن در هر سال به هزینه تحصیلی دانشجویان کم بضاعت رشته علم پزشکی در تهران اعم از دانشجویان تهرانی و شهرستانی برسد.
4- مقدار 20% دیگر درآمد در هر سال بابت کمک هزینه مسکن دانشجویان هر رشته از هر علوم که از شهرستان ها به تهران آمده و فاقد مسکن بوده و یا دانشگاه ها و دولت مسکن زمان تحصیل آن را تامین ننموده است به آن دانشجویان اعطا گردد .
5- مقدار 20% دیگر از درآمد سالیانه آن جهت مداوای بیمارانی که که کم بضاعت بوده و نیاز به عمل جراحی دارند ، پرداخت گردد .
6- مقدار 10% دیگر از درآمد سالیانه آن جهت تعزیه داری خامس آل عبا در ماه های محرم و صفر هزینه شود .
7- مقدار 10% باقیمانده از درآمد سالانه به وصی اجراء کننده این وصیت پرداخت گردد .
مورد
استفاده قرار گرفته و آقای : فرزند آقای دارای شناسنامه
شماره صادره از را نیز به عنوان وصی این وصیت
قرار داده و می دهم که نسبت به اجرای این وصیت تا زمان حیات خود اقدام نماید و پس
از درگذشت وصی ارشد فرزند ذکور وی نسلا بعد نسل وصی خواهد بود با قید اینکه هزینه
های ناشی از مالیات ، عوارض ، تعمیرات و دیگر هزینه های ضروری باید بدواً پرداخت و
سپس درآمد خالص آن به شرح مرقوم به هزینه گرفته شود .
سایر مستندات :
1- پاسخ استعلامیه شماره ثبت منطقه تهران .
2- گواهی مالیاتی شماره سرممیزی تهران
تاریخ
امضاء
وصیت عهدی - برای همسر
با سپاس و ستایش خدای بزرگ و متعال و درود فراوان بر پیامبر راستین اسلام و خاتم نبوت (ص) و بر حضرت علی ابن ابی طالب علیه السلام و یازده فرزند بزرگوار و با اقرار به تمام ما جاء به النبی صلی الله علیه و آله و سلم به موجب این وصیت همسرم بانو : فرزند آقای را وصی خود قرار داده که پس از درگذشت اینجانب و تغسیل و تجهیز و تکفین و تدفین پیکره ام در یکی از گورستان ها وفق شئون و اعتبار خانوادگی و برگزاری نماز لیله الدفن و مراسم روز فوت و سوم و هفتم و چهلم و اولین سالگرد وفات نسبت به تصفیه واجبات مالی و تادیه دیون ثابته احتمالی اینجانب امر تصفیه ماترک را عهده دار گردد با قید اینکه ثلث دارایی اینجانب اعم از اموال منقول و غیر منقول در مالکیت همسرم که در عین حال وصی اینجانب است اینجانب است استقرار یابد و هیچ یک از ورثه را حق ادعا و اعتراض بر آن نبوده و ثلث ما ترک متعلق به همسر موصوفه ام خواهد بود و سپس مابقی ما ترک کما فرض الله بین ورثه تقسیم گردد .
تاریخ
امضاء
سؤال
علیرغم گذشت بیش از پنج سال ازتصویب قانون اصلاح قانون بیمه اجباری دارندگان
وسایل نقلیه موتوری زمینی در مقابل اشخاص ثالث مشکلات و ایرادات جدی درخصوص
نحوهی اعمال ماده ٢١ این قانون در دادسراها وجود دارد لذا تقاضا دارم نظریه صریح و روشن
آن اداره را درخصوص سئوالات ذیل اعلام تا موجبات یکسانسازی رویهها فراهم آید.
١ آیا مراجع قضایی درهنگام اجرای ماده ٢١ قانون فوقالاشاره الزاماً میبایست قرار
تأمینی از نوع وثیقه و قرار قبولی آن صادر نمایند و به امضاء متهم مقصرحادثه برسانند یا
صرف ارائه بیم هنامه و اخذ گواهی اصالت آن کافی است و صرفاً برای جنبه عمومی بزه قرار
تأمینی از انواع پنجگانه ماده ١٣٢ قانون آیین دادرسی کیفری صادر میشود؟
از آنجا که شرکتهای بیمه مسئولیت کیفری جنبه عمومی بزه را بیمهگر نیستند و
صرفاً جنبه خسارتی دیه را تعهد نمودهاند، نحوهی اخذ تأمین از حیث جنبه عمومی بزه
در راستای اعمال ماده ١٣٤ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ١٣٧٨ چگونه خواهد بود؟
آیا میتوان برای جنبه عمومی این نوع بزه قرار تأمینی از نوع دیگر صادر نمود؟
٢ آیا مراجع قضایی میتوانند در راستای اعمال ماده ٢١ قانون صدرالذکر برای هر
دو جنبه بزه یک قرار تأمینی از نوعی غیر از قرار وثیقه صادر نمایند؟
١٣٩٣/٢/ ٧ ١٥ /٩٣/ نظریه شماره ٣١
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
منظور قانون گذار از تکلیف مراجع قضایی به پذیرش بیم هنامه شخص
ثالث که اصالت آن از سوی شرکت بیم هگر کتباً مورد تأیید قرار گرفته
است به عنوان وثیقه، منصرف از قرار وثیقه مذکور در بند ۴ ماده ۱۳۲
قانون آیین دادرسی در امور کیفری مصوب ۱۳۷۸ است و مدنظر قانون گذار
این بوده که چنانچه اتومبیل مسئول حادثه بیمه باشد، در خصوص ضرر
و زیان ناشی از جرم تخلف رانندگی (دیه متعلقه) نیازی به محاسبه آن در
صدور قرار تأمین کیفری نبوده و به منزله این است که خسارت مربوطه
تأمین شده است و قاضی ذیربط با لحاظ اینکه وجه دیه مربوط از سوی
شرکت بیمه گر تضمین و پرداخت خواهد شد، صرفاً در خصوص جنبه
عمومی جرم (باتوجه به شدت حادثه و مجازات قانونی آن و سایر
معیارهای مؤثر در قرار تأمین کیفری که در ماده ۱۳۴ قانون فوق الذکر
به آنها اشاره شده است)یکی از قرارهای تأمین کیفری موضوع ماده ۱۳۲
قانون فوق الذکر را صادر نماید. بدیهی است که چنانچه میزان تعهد
شرکت بیمه گر کمتر از دیه متعلقه باشد، قاضی ذیربط باید بالحاظ این امر
و محاسبه مازاد بر تعهد بیم هگر، قرار تأمین کیفری را با ملاحظه معیارهای
مربوطه صادر نماید و تشخیص نوع قرار تأمین کیفری نیز به عهده قاضی
یاد شده است. ضمناً مطابق ماده ۵۷۰ قانون آئین دادرسی کیفری مصوب
۱۳۹۲ که متعاقباً لازم الاجراء خواهد شد، ماده ۲۱ قانون اصلاح قانون بیمه
اجباری مسؤلیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی در مقابل
۱۳۸۷ نسخ شده است. همچنین به موجب /۲/ شخص ثالث مصوب ۳۱
قسمت دوم ماده ۲۱۹ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ ، در مواردی
که دیه یا خسارت زیان دیده از طریق بیمه قابل جبران است، بازپرس با
لحاظ مبلغ قابل پرداخت از سوی بیمه قرار تأمین متناسب صادر م یکند.
سؤال
هرگاه در قرارداد، طرفین انجام تعهداتی نسبت به یکدیگر را توافق کرده باشند،
چنانچه یکی از طرفها دادخواست الزام به انجام تعهدات طرف مقابل را بخواهد و خوانده
در دفاع از خویش اظهار بدارد که خواهان تعهدش را انجام تا خوانده نیز تعهدش را انجام
دهد، آیا دعوای خواهان قابلیت رسیدگی و استماع دارد یا خیر؟
١٣٩٣/٢/ ٧ ١٦ /٩٣/ نظریه شماره ٣٢٨
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
درصورتی که انجام تعهد یک طرف قرارداد در قبال انجام تعهدات
طرف دیگر باشد و دادگاه احراز نماید که به رغم آمادگی خواهان برای
اجرای تعهدات خود خوانده از انجام تعهدات متقابل خودداری نموده
است، صدور حکم بر الزام خوانده به انجام تعهد در قبال ایفای تعهدات
از سوی خواهان بلامانع است و نیاز به دادخواست تقابل ندارد.
٭٭٭٭٭
سؤال
خواهان دادخواستی به طرفیت خوانده مبنی بر ابطال سند مالکیت ثبتی زمین
مزروعی در شورای حل اختلاف ارائه داده است حال بفرمایید:
١ آیا لازم است اداره ثبت اسناد و املاک شهرستان طرف دعوای خواهان قرار گیرد؟
٢ آیا موضوع مطروحه درصلاحیت شورای حل اختلاف می باشد؟
١٣٩٣/٢/ ٧ ١٦ /٩٣/ نظریه شماره ٣٣٠
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
۱ در دعوی ابطال سند رسمی ضروری نیست ثبت اسناد و املاک
شهرستان به عنوان خوانده طرف دعوی قرار گیرد.
۲ صرف دعوی ابطال سند مالکیت دعوای غیر مالی محسوب می گردد
و لذا در صلاحیت شورای حل اختلاف نمی باشد.
٭٭٭٭٭
سؤال
گاهی درتوقیف مال اعم از منقول یا غیرمنقول به دلیل عدم رعایت مقررات قانونی
توسط مدیر اجراء یا مأمور انتظامی اشتباه صورت می گیرد و مال متعلق به شخص ثالثی
توقیف می گردد به عنوان مثال مأمور انتظامی بدون لحاظ مقرره مذکور در ماده ٦١ قانون
اجرای احکام مدنی اقدام به توقیف مال متعلق به شخص ثالث می نماید.
آیا اصولاً درمواردی همچون فرض فوق که بر اساس قصور مقام مربوطه اشتباه در
توقیف صورت میگیرد و چنین اشتباهی قابل پیشگیری است، با فرضی که قصوری
درمیان نیست و قابل پیشگیری هم نیست همچون موردی که خودروی شخصی بر اساس
سند مالکیت رسمی توقیف میگردد ولی شخص ثالثی بر اساس قرارداد بیع مدعی مالکیت
و متقاضی رفع توقیف میشود، باید تفاوت قائل شد یا اینکه درهرصورت باید بر اساس
ماده ١٤٦ قانون یاد شده رسیدگی شود؟
١٣٩٣/٢/ ٧ ١٧ /٩٣/ نظریه شماره ٣٤١
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
مواردی که توقیف مال توسط مأمور اجراء بدون رعایت مقررات قانونی
صورت گرفته است از شمول مواد ۱۴۶ و ۱۴۷ قانون اجرای احکام مدنی
خارج است. مثلاً اگر مالی که در تصرف شخصی غیر از محکومعلیه
است و متصرف نسبت به آن ادعای مالکیت می کند و برابر ماده ۶۱
قانون مزبور نباید توقیف شود، مأمور اجراء بر خلاف مقررات این ماده
چنین مالی را توقیف کند، با توجه به ماده ۲۶ همان قانون به دستور
دادگاه باید از آن رفع توقیف شود.